رکس

فیلم داستان "امانوئل" زنی با دنیایی درونی پر رمز و راز است. ماجرای سفری به کاوش‌های ذهنی او و تصورات منحصر به فردی که زندگی‌اش را شکل می‌دهند و ...

In search of a lost pleasure, Emmanuelle travels alone to Hong Kong on a business mission. In the vibrant and sensual global city, she indulges in intense encounters and new experiences.

اینگرید و مارتا در جوانی دوستان صمیمی بودند و با هم در دفتر یک مجله کار می‌کردند. اینگرید در ادامه تبدیل به یک نویسنده‌ گردید، در حالی که مارتا گزارشگر جنگ شد و شرایط زندگی آن‌ها را از هم جدا کرد. پس از سال‌ها دوری، آن‌ها دوباره در یک موقعیت عجیب اما شیرین با هم ملاقات می‌کنند و ...

Ingrid and Martha were close friends in their youth, when they worked together at the same magazine. After years of being out of touch, they meet again in an extreme but strangely sweet situation.

"اِوا" یک افسر زندان آرمان‌گرا، با دوراهی بزرگی در زندگی خود مواجه می‌شود، زمانی که یک جوان از گذشته‌اش به زندانی که او در آن کار می‌کند منتقل می‌شود و ...

The idealistic prison officer Eva is faced with the dilemma of her life when a young man from her past gets transferred to the prison where she works.

واریس در دوازده سالگی از صحرا به دلیل اصرار پدرش برای ازدواج با پیرمردی که قرار است چهارمین زنش باشد فرار میکند و به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکند و به موگادیشو میرود و از آن جا در زمان جنگ سومالی به واسطه مادربزرگش به انگلستان فرستاده میشود. او به محل اقامت خاله اش که همسر سفیر سومالی در لندن بوده میرود و مثل یک خدمتکار آن جا کار و زندگی میکند تا پایان جنگ سومالی که از ان خانه بیرون می‌آید و سرنوشتش سمت و سوی دیگری پیدا می کند...

Waris Dirie, born 1965 in Somalia, flees at thirteen when sold to be a mans fourth wife. She works as a maid at the Somalian embassy in London, then in a McDonald's where she's discovered and becomes an international top model.

پس از بیست سال دوری، اودیسه در سواحل ایتاکا غوطه ور می شود و ناشناخته است. پادشاه سرانجام به خانه بازگشت، اما از زمانی که او برای جنگ در جنگ تروجان رفت، چیزهای زیادی در پادشاهی او تغییر کرده است...

After 20 years Odysseus finally returns to Ithaca, where he finds his wife held prisoner by suitors vying to be king and his son facing death at their hands. To win back his family and all he has lost, Odysseus must rediscover his...

داستان فیلم درباره دختری 12 ساله به نام بیلی است که همراه با پدر مجردش باگ و برادرش هانتر در شمال کنت زندگی می‌کند. در این میان باگ وقت زیادی برای فرزندانش ندارد و بیلی که به سن بلوغ نزدیک شده است، توجه و ماجراجویی را در جای دیگری جستجو می‌کند و ...

Bailey lives with her brother Hunter and her father Bug, who raises them alone in a squat in northern Kent. Bug doesn't have much time to devote to them. Bailey looks for attention and adventure elsewhere.

روبی دختر جوانی است که تنها او در میان اعضای خانواده ‌اش توانایی شنیدن دارد. اما به زودی تجارت خانوادگی‌ آنها در معرض خطر قرار می گیرد و زندگی آنها با مشکلات بسیاری روبرو می شود و ...

When the family's fishing business is threatened, Ruby finds herself torn between pursuing her musical passion and her fear of abandoning her deaf parents.

فیلم داستان مردی به نام "لارگو وینچ" که هم‌زمان با ربوده شدن فرزندش، متوجه ورشکستگی کسب و کارش نیز می‌شود و بعد از تحقیقات فراوان متوجه ارتباط این دو ماجرا می‌شود و حالا قصد دارد مسبب آن را پیدا کند.

It follows Largo Winch, who is devastated by the kidnapping of his son. He realizes that if he finds those responsible for his bankruptcy, maybe he'll see his son again.

لوسی، یک افسر پلیس، به همسایگان جدیدش که یک زوج جوان هستند علاقه‌مند است. اما به زودی متوجه می‌شود که یان، پدر خانواده، سابقه کیفری سنگینی دارد. لوسی دچار یک تعارض اخلاقی بین حرفه‌ای بودن خود و تمایلش برای کمک به این خانواده می‌شود.

Lucie, a police officer, is fond of her new neighbors, a young couple. Soon she discovers that Yann, the father, has a heavy criminal record. Lucie has a moral conflict between her professionalism and her desire to help this family.

ادوارد، یک کارمند دولت، در روز عروسی‌اش با مالی در رانگون، سال 1917، از ازدواج فرار می‌کند. سفرهای او به جای وحشت، او را با غم و اندوه همراه می‌سازد. مالی که مصمم به ازدواج است و از فرارش خنده‌اش گرفته، او را در سراسر آسیا دنبال می‌کند.

Edward, civil servant, flees fiancee Molly on their wedding day in Rangoon, 1917. His travels replace panic with melancholy. Molly, set on marriage, amused by his escape, trails him across Asia.