رِکـس‌مـوویـــز

پسری که از زندگی خود سیر شده، نجات خود را از طریق عشق به سگ هایش می یابد.

A boy, bruised by life, finds his salvation through the love of his dogs.

ادی سه رفیق خود را متقاعد می کند تا برای یک بازی پوکر در برابر یک مافور قدرتمند محلی، هچت هری، پول جمع کنند. ادی ضرر می کند و پس از آن هری یک هفته به او فرصت می دهد تا 500000 پوند را پس بدهد.

Eddy persuades his three pals to pool money for a vital poker game against a powerful local mobster, Hatchet Harry. Eddy loses, after which Harry gives him a week to pay back 500,000 pounds.

لی یینگ سال ها در خانه مانده و هیچ کاری انجام نمی دهد. پس از فارغ التحصیلی از کالج و کار برای مدتی، لی یینگ تصمیم می گیرد که از جامعه کناره گیری کند و با حلقه اجتماعی خود ارتباطی نداشته باشد. این بهترین راهی بود که او برای "آشتی" با خودش به آن باور داشت. پس از مدتی سردرگمی و روند یکنواختی که زندگی اش به خود گرفت، لی یینگ سعی در متحول کردن زندگی خود دارد...

After an argument with her younger sister, Le Ying moves out on her own. She meets a boxing trainer and starts boxing.

مورالیکانت پتکار که با ۹ گلوله در بدن، یکی از آنها همچنان در بدنش باقی مانده، در سه رشته ورزشی مختلف و عزم راسخ برای رسیدن به رویای مدال طلای المپیک حضور دارد.

A man who faced one adversary after another with an undying spirit. His unwavering zeal and never give up attitude led to India's first individual gold medal in any form of the Olympics.

فیلم داستان مسافران جسوری است که طی یک حادثه هواپیما ربایی در حریم هوایی کره در سال 1971، برای نجات جان خود می‌جنگند، و خلبان سابق نیرو هوایی نیز در هواپیما حضور دارد و ...

The movie depics the story of people fighting for their lives in an extreme situation when a passenger plane is hijacked in the airspace of Korea in 1971.

مرد جوانی به دنبال پدر گمشده اش می گردد تا رویای او را که موتورسواری حرفه ای در مسابقات بود محقق کند و ...

A young man seeks out his estranged father to pursue his dream of becoming a professional motorcycle racer. With help from his love interest and a motorcycle shop owner, he begins to break down the walls his father's absence had c...

داستان فیلم در سال 2898 میلادی روایت شده و در مورد مردی جوان به نام بهیراوا است که خسته از محدودیت‌های ظالمانه سرزمین خود و زندگی پرخطر یک شکارچی، آرزوی زندگی راحت‌تری را دارد. حال تلاش بهیراوا برای یک زندگی جدید به طور ناخواسته او را با گروهی از شورشیان درگیر می‌کند که برای رهایی بشریت از چنگال نیروهای بدخواه تلاش می‌کنند و ...

The future of those in the dystopian city of Kasi is altered when the destined arrival of Lord Vishnu's final avatar launches a war against darkness.

زی یک آدمکش قراردادی مخوف است که به عنوان "ملکه مردگان" شناخته می شود، وقتی در یکی از ماموریت هایی که به او محول شده، از قتل یک زن نابینای جوان امتناع می کند، خودش تحت تعقیب همکاران و یک کاراگاه پلیس سخت کوش قرار می گیرد...

An assassin tries to make amends in an effort to restore the sight of a beautiful young singer.

ساوی یک زن خانه‌ دار ساده، برای بیرون کشیدن همسرش از یکی از زندان‌های فوق امنیتی انگلیس با 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح و 60 دوربین مداربسته، دست به یک اقدام جسورانه می‌زند و ..

Savi a simple housewife attempts a daring jailbreak to get her husband out of one of England's high security prisons With 400 inmates, 75 armed guards, 60 surveillance cameras.

داستان فیلم آینده ای نه چندان دور را روایت می کند. آینده ای تاریک که در آن آب به مهمترین منبع در زمین تبدیل شده و به ندرت یافت می شود. همه جای جهان را بیابان فرا گرفته است و هرکسی حاضر است به خاطر جرعه ای آب دیگری را به قتل برساند. شخصیت اصلی بازی یعنی “ارنست هولم” به همراه کودکان خود “جرم” و “مری” در این دنیای وحشی در مزرعه ای زندگی میکند و وظیفه دارد ضمن تامین آب خانواده ی خود از آنها محافظت کند…

Set in the future when water is hard to find, a teenage boy sets out to protect his family and survive.